زمان تقریبی مطالعه: 32 دقیقه
 

حبیب بن مسلمه فهری





حبیب بن مسلمه بن مالک الاکبر قرشی فهری، مکنی به ابو عبدالرحمن از نوادگان وائلة بن عمرو بن شیبان، در صحابی بودن وی اختلاف است، از یاران معاویه به شمار آمده و از سرشناسان زمان خود بود.


۱ - معرفی اجمالی



نام کامل وی، حبیب ‌بن مسلمة بن مالک الاکبر بن وَهْب‌ بن ثَعْلَبه است. مادر وی دختر نافِش بن وهب‌ بن ثعلبه (ناقِش) بن وَهْب‌ بن ثعلبه بود. پدرش مسلمه فهری بود که حبیب از وی روایت نقل کرده است. اهل شام برای او فضایل بسیاری برشمرده و وی را مستجاب‌ الدعوة خوانده‌اند. به خاطر کثرت فتوحاتش در شام و روم وی را مورد تمجید قرار داده و لقب حبیب الروم و حبیب‌الدُرُوب بر وی نهاده‌اند. نسب حبیب به بنی‌ مُحارب ‌بن فِهْر، از طوایف قریش، می‌رسد، از این‌رو به فِهری و قُرَشی منسوب است. گاه نیز از او با نسبت حجازی و مکی یاد کرده‌اند.
کنیه او را ابو عبدالرحمان، ابومَسْلَمَه یا ابوسَلَمَه و ابوسعید ذکر کرده‌اند.

۱.۱ - تاریخ ولادت حبیب


از تاریخ ولادت او اطلاعی نیست. به روایت واقدی، وی هنگام وفات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، دو ساله بود
[۱۸] ابونعیم اصفهانی، أحمد بن عبد الله، معرفةالصحابة، ج۲، ص۱۱۳، چاپ محمدحسن محمدحسن اسماعیل و مسعد عبدالحمید سعدنی، بیروت ۱۴۱۲/۲۰۰۲.
از این‌رو، صحابی بودن وی محل اختلاف است.

۲ - حبیب در دوران پیامبر



برخی حبیب را از اصحاب پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دانسته‌اند که احادیثی از ایشان حفظ و روایت کرده است و نیز معتقدند وی در برخی غزوات شرکت داشته است، اما مکحول در این قضیه تردید کرده و اظهار داشته است که از فقهای زمان در این باره سؤال کرده است و آنان اظهار بی‌اطلاعی نموده‌اند. واقدی نیز صحابه بودن حبیب را نپذیرفته، چرا که حبیب در زمان وفات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دوازده سال بیش‌تر نداشت و در هیچ جنگی هم شرکت نکرده بود. تنها شامیان ادعا کرده‌اند که وی همراه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) جنگ کرده است.
[۲۷] ابن خیاط، خلیفة، الطبقات، روایة موسی‌بن زکریا تستری، ج۱، ص۲۹۷، چاپ اکرم ضیاء عمری، بغداد (۱۹۶۷).
[۲۸] ابن خیاط، خلیفة، الطبقات، روایة موسی‌بن زکریا تستری، ج۱، ص۳۰۱، چاپ اکرم ضیاء عمری، بغداد (۱۹۶۷).
نقل شده است که روزی حبیب ظاهراً برای شرکت در جنگی نزد رسول خدا رفت. پدرش خود را به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رساند و با این بیان که «این پسر، دست و پای من است» عدم تمایل خود را از رفتن فرزندش ابراز نمود. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز او را باز گرداند.چون در همان سال، پدر حبیب از دنیا رفت، حبیب به قصد شرکت در جنگ (احتمالا غزوه تبوک) به مدینه نزد پیامبر رفت.

۲.۱ - نظر زبیر در صحابی بودن وی


زبیر بن بکّار نیز، برخلاف گفته واقدی، بر آن است که حبیب از پیامبر حدیث شنیده و روایت کرده است. ظاهرا صحابی بودن وی، عقیده‌ای است که خاندان حبیب و مورخان اهل شام، ترویج کرده‌اند و مورخان اهل مدینه و فقها آن را نپذیرفته‌اند.
از آن جا که حبیب از یاران با وفای معاویه بود، جعلی بودن روایات دال بر صحابه بودن حبیب دور از ذهن نیست.

۲.۲ - همسران حبیب


همسر حبیب‌ ام عبدالله کلبی دختر یزید بود که پس از مرگ او به همسری ضحاک بن قیس فهری در آمد. از دیگر همسران وی نائله را نام برده‌اند. او پیش از این همسر معاویه بود، پس از آن که معاویه او را طلاق داد با حبیب ازدواج کرد. از دیگر همسران و فرزندان وی مطلبی یافت نشد.

۳ - دوران خلفای نخستین



منابع از اقدامات و فعالیت‌های حبیب در دوره ابوبکر یاد نکرده‌اند، اما از خدمات وی در دوره عمر و عثمان و نیز معاویه سخنان زیادی گفته شده است.
او در زمان عمر، در فتح شام تأثیرگذار بود.

۳.۱ - فتح غوطه و حومه


وی که در سال ۱۳ یکی از افسران تحت امر خالد بن ولید بود، به غوطه (در اطراف دمشق) حمله و روستاهایی را تصرف کرد و زنان و مردانشان را نزد خالد فرستاد.

۳.۲ - واقعه مرج الصفر


در واقعه مَرْج‌ الصُّفَّر (محرّم سال ۱۴) نیز یکی از فرماندهان سپاه بود.

۳.۳ - والی حمص


گفته شده است که حبیب پس از فتح حمص در سال ۱۵ ، مدتی از جانب خلیفه دوم، والی آن‌جا بود و سپس عزل شد.
در سال ۱۵، حبیب فرمانده مقدمه سپاه یزید بن ابی‌ سفیان، از فرماندهان فتوح شام، در نبرد با رومیان و فتح قَیساریه بود.
در همین سال در نبرد یرموک، ابوعبیدة بن جراح پس از پیروزی بر سپاه روم، حبیب را به فرماندهی گروهی از سواران، در تعقیب دشمن روانه کرد.
طبق گزارشی دیگر از همین جنگ، حبیب‌ بن مسلمه یکی از ۳۶ تا ۴۰ گردان سواره (کُرْدُوسه) تحت امر خالد بن ولید را فرماندهی می‌کرد.
در سال ۱۵، ابو عبیدة بن جراح برای بار دوم انطاکیه را فتح کرد و حکومت آن‌جا را به حبیب‌ بن مسلمه سپرد. حبیب به شهر جرجومه حمله کرد و جراجمه را به تسلیم واداشت.

۳.۴ - شهرت بطنان حبیب


حبیب از طرف ابوعبیده مأمور شد به بُطنان برود. وی دژی را در آن‌جا فتح کرد و بدین سبب آن‌جا به بُطنان حبیب مشهور شد. پس از آن به قاصرین لشکر کشید.
پس از مرگ ابوعبیده، عیاض ‌بن غَنْم حبیب را برای فتح سُمَیساط و قَرْقیسیا روانه کرد و این دو شهر با مصالحه فتح گردید.
پس از فتح حلب (سال ۱۶)، ابوعبیده، حبیب‌ بن مسلمه را به همراه عِیاض ‌بن غَنْم به سوی انطاکیه «که مردم آن پیمان صلح را شکسته بودند،» فرستاد. آن دو انطاکیه را بار دیگر فتح کردند؛ بنابر قولی دیگر، عمرو بن عاص آن‌جا را فتح کرد.حبیب فرمانده سپاه مسلمین شد و در فتح جزیره (در شام) نقش مهمی‌ ایفا کرد. وی در آن جا فرمانده جنگجویان غیر عرب بود. عمر پس از آن وی را حاکم جزیره کرد. حبیب ارمنستان و آذربایجان را نیز فتح کرده و به قلمرو حکومت خود افزود.

۳.۵ - گشودن دژها


در روزگار عمر، حبیب دژ زِبَطْرَه (متعلق به رومیان) و دژ حَدَث را گشود.
گفته شده است که عمر پس از عزل عیاض ‌بن غنم، مدتی حبیب را والی جزیره کرد.
[۶۵] ابن خیاط، خلیفة، تاریخ خلیفةبن خیاط، ج۱، ص۸۹، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.


۳.۶ - فتح آذربایجان


به روایتی، در سال ۲۲ حبیب آذربایجان را با جنگ فتح کرد.
[۶۶] ابن خیاط، خلیفة، تاریخ خلیفةبن خیاط، ج۱، ص۸۶، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
عمر در همان سال، زیاد بن حنظله را به جانشینی حبیب به منطقه جزیره فرستاد و حبیب برای یاری سُراقَة بن عمرو، که سرگرمِ فتح باب الابواب بود، حرکت کرد.
سراقه پس از فتح باب‌الابواب، حبیب را به تفلیس فرستاد، اما او موفق به فتح آن‌جا نشد.

۴ - زمان عثمان



وقتی عثمان به خلافت رسید، به معاویه، فرمانروای شام و جزیره، دستور داد تا حبیب را به ارمینیه روانه کند. به قولی «که بلاذری آن را ترجیح داده است» عثمان خود مستقیما به حبیب چنین فرمانی داد. حبیب، با شش یا هشت هزار تن از اهالی شام و جزیره، به سوی ارمینیه رفت و در اطراف قالیقَلا اردو زد. اهل شهر بر لشکر وی حمله بردند. حبیب آنان را به درون شهر راند و به شرط پرداخت جزیه یا جلای وطن، به آنان امان داد.

۴.۱ - جنگ حبیب با رومیان


چند ماه بعد، به وی خبر رسید که بطریقِ اَرمیناقُس گروه عظیمی را برضد مسلمانان گردآورده و از مردم آلّان و ابخاز و سمندر کمک گرفته است. حبیب از عثمان کمک خواست. به دستور خلیفه، معاویه دو هزار تن را برای یاری حبیب به قالیقلا فرستاد. از کوفه نیز شش هزار تن به یاری او شتافتند.
به سبب تأخیر نیروهای کمکی، و شاید به انگیزه جاه‌طلبی، حبیب در کرانه فرات (به قولی در قالیقلا و به روایتی ضعیف، در نزدیکی دَبیل) با سپاه روم (که شمار آنان را از هفتاد هزار تا بیش از هشتاد هزار تن نوشته‌اند) وارد جنگ شد. در شبیخونی، فرمانده سپاه روم (به روایت واقدی: مَوریان) کشته شد و مسلمانان پیروز شدند و غنایم بسیار گرفتند.
هنگامی که سپاهیان کوفه رسیدند، میان اهل عراق و اهل شام بر سر تقسیم غنایم اختلاف افتاد.

۴.۲ - مصالحه حبیب با حاکمان


پس از آن، حبیب با حاکم خِلاط و حاکم مُکْس (از نواحی بُسْفُرَّجان) مصالحه کرد و با فرستادن لشکریانی، اَرْجیش و باجُنَیس را گرفت و سپاهیان او دبیل و تمام روستاهای اطراف آن را تصرف کردند.
حبیب با بطریق‌های سِراج طَیر، بَغْرَوَند و بسفرّجان، در قبال مبلغی خراجِ سالیانه، صلح کرد و نَشَوی (نخجوان) را نیز به صلح و سیسَجان را به جنگ گشود.

۴.۳ - فتح شمشاط


همچنین در زمان خلافت عثمان، معاویه، حبیب ‌بن مسلمه را به همراه صفوان ‌بن مُعَطَّل سُلَمی، به سوی شِمشاط (از نواحی ارمینیه) فرستاد که آن‌جا را با مصالحه فتح کردند.
حبیب در ادامه فتوح خود در ارمینیه، شهرهای بسیار دیگری را تصرف کرد و بر آن‌ها خراج بست.

۴.۴ - حبیب فاتح ارمنستان


حبیب سپس جُرزان (گرجستان شرقی) و تفلیس را به صلح گشود و برای اهالی آن‌ها امان‌نامه نوشت و به عبادت‌گاه‌های آنان تعرضی نکرد.
از حبیب باعنوان فاتح ارمنستان یاد شده است. عثمان، نخست تصمیم داشت ولایت همه ارمینیه را به حبیب بسپرد، ولی سپس وی را به دلیل توانایی و شایستگی‌اش، برای جهاد به نقاط مرزی شام و جزیره فرستاد. حبیب به شام بازگشت و در حمص، اقامت گزید و به سرزمین روم حملاتی کرد. بعدا معاویه او را به دمشق منتقل نمود.
معاویه بارها حبیب را به جنگ با رومیان فرستاد و وی حملاتی موفقیت‌آمیز داشت. هنگامی که عثمان‌ بن عفان در مدینه در محاصره مخالفان بود، از حاکمان ولایات کمک خواست.
معاویه نیز حبیب ‌بن مسلمه را به یاری وی فرستاد ، اما در میانه راه، خبر قتل عثمان به حبیب رسید و او به شام بازگشت.

۵ - دوران خلافت معاویه



در سال ۳۱ هجری در ایام خلافت عثمان و زمامداری معاویه در شام مردم ارمنیه از اسلام برگشتند. معاویه، ابن مسلمه را که در این زمان حاکم جزران بود، برای سرکوبی و فتح دوباره این منطقه فرستاد. حبیب با مردم تفلیس و کوهستان مکاتبه کرده و چون به نتیجه نرسید با آن‌ها وارد جنگ شده و ایشان را مطیع کرد. پیمانی نیز میان طرفین بسته شد. حبیب بن مسلمه در جنگ بلنجر نیز به دستور عثمان به فرماندهی سپاه شام در آمد و به کمک مسلمانان شتافت.
او کسی بود که از ابوذر غفاری نزد معاویه بدگویی کرده و ابراز داشت که ابوذر شام را به فساد خواهد کشاند و اهالی آن جا را علیه وی و خلافت عثمان به آشوب خواهد واداشت. از این روی معاویه با عثمان مکاتبه نمود. عثمان نیز دستور داد در سخت‌ترین شرایط ابوذر را به مدینه بفرستد. حبیب در اواخر خلافت عثمان از عاملان او در قنسرین بود.
در جریان محاصره عثمان هنگامی‌ که او از معاویه کمک خواست، معاویه حبیب بن مسلمه را در راس سپاهی به سوی عثمان فرستاد. هنگامی‌که وی همراه سپاه به وادی‌القری رسید، از کشته شدن عثمان خبردار شده و به شام بازگشت.
پس از مرگ عثمان او هم‌چنان در خدمت معاویه باقی ماند و در جبهه مخالف علی (علیه‌السّلام) ایفای نقش نمود. مؤلف الغارات وی را از کارگزاران و مشاوران معاویه معرفی کرده است که معاویه هرگاه می‌خواست کار بزرگی انجام دهد، او را هم دعوت می‌کرد تا در مجلس مشاوره شرکت کند.

۵.۱ - جنگ با حضرت علی


حبیب در جنگ صفین در جبهه شام و در مقابل علی (علیه‌السّلام) برای بقا و پیروزی حکومت معاویه تلاش‌های زیادی نمود. معاویه پیش از جنگ افرادی را نزد امام علی (علیه‌السّلام) فرستاد تا به زعم خود از امام بخواهد قاتلان عثمان را به او واگذارد. یکی از این افراد حبیب بن مسلمه بود. آن‌ها هنگامی‌که نزد حضرت علی (علیه‌السّلام) رسیدند، حبیب شروع به صحبت کرد و آن چه را معاویه به او گفته بود، بازگو کرده و از علی (علیه‌السّلام) خواست تا کشندگان عثمان را تحویل آن‌ها بدهد یا از خلافت کنار رود. امام با خشم با وی برخورد کرده و آن‌ها را از نزد خود راند. حبیب با شروع جنگ صفین به عنوان فرمانده پهلوی چپ سپاه شام نقش مهمی‌ در این جنگ ایفا کرد.
وقتی سپاه شام در آستانه‌ی شکست قرآن‌ها را بر سر نیزه‌ها زده و خواستار حکمیت شدند، امام به سپاهیان خود هشدار داد که از شامیان فریب نخورند. امام نام چند تن از آنان را ذکر کرد به عنوان کسانی که اهل دین و قرآن نبوده و نمی‌دانند در قرآن چیست و آن را از روی خدعه و نفاق بالا برده‌اند، که از جمله آن‌ها حبیب بن مسلمه بود. پس از انعقاد پیمان حکمیت، حبیب یکی از گواهان این پیمان از طرف شامیان بود.
[۹۸] مسعودی، على بن الحسين، مروج ،ج۳، ص۱۲۴، (بیروت).
[۹۹] مسعودی، على بن الحسين، مروج ،ج۳، ص۱۲۶، (بیروت).


۵.۲ - مصالحه با امپراطور روم


معاویه در سال ۴۱، حبیب‌ بن مسلمه را به سوی امپراتور روم فرستاد که با وی مصالحه کرد.

۵.۳ - سال و محل فوت حبیب


سال و محل فوت حبیب ‌بن مسلمه در منابع تاریخی به اختلاف ذکر شده است. بیش‌تر منابع نوشته‌اند که او در سال ۴۲، هنگامی که والی ارمنستان بود و کم‌تر از پنجاه سال داشت، درگذشت. سن او را هنگام وفات، ۳۵، ۴۱ و ۴۵ نیز ذکر کرده‌اند.
بر اساس گزارشی از طبری
[۱۰۶] طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۲۷۴.
، حبیب ‌بن مسلمه در سال ۵۱ زنده بوده است.
در برخی روایات، محل مرگ حبیب، شام (در پاره‌ای روایات: دمشق) ذکر شده است.

۵.۴ - اوصاف حبیب


حبیب‌ بن مسلمه در روش‌های جنگیدن مهارت داشت.
[۱۱۳] محمود شیت خطاب، قادةالفتح الاسلامی فی ارمینیة، ج۱، ص۱۹۰ـ۱۹۲، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
او را تنومند و بلندقامت وصف کرده‌اند و به روایت ابن‌عساکر به مال دنیا بی‌اعتنا بود.
آن‌گاه که در حج به دیدار عمر بن خطّاب رفت، عمر دستور داد تا خزانه را بر وی بگشایند، اما او فقط سلاح برداشت.
اهل شام (اموی مسلک‌ها) حبیب‌ بن مسلمه را ستوده و حسّان‌ بن ثابت و شُرَیح‌ بن حارث کندی قاضی در مدح او شعر گفته‌اند

۵.۵ - فرمایش امام حسن به حبیب


به خاطر سرسپردگی حبیب به حزب مخالف علی (علیه‌السّلام) و همراهی او با دشمنان ایشان، امام حسن (علیه‌السّلام) در بیانی راه و روش او را نافرمانی از خداوند متعال خوانده و دلیل متابعت او از معاویه را برای اهداف نابودشونده و‌ اندک دنیا دانسته و فرمود: «اگر کارهای دنیایی تو را بر پا داشت، تو را از دین فرو نشاند. اگر چنان بود که چون کار بدی انجام می‌دادی کار پسندیده‌یی هم انجام می‌دادی و سخن پسندیده می‌گفتی از آن جمله بودی که خداوند تبارک و تعالی فرموده است، کرداری پسندیده و کرداری ناپسند را در هم آمیختند شاید که خدا توبه‌شان را بپذیرد، ولی تو چنانی که خداوند متعال فرموده است: «چنین نیست که آن‌ها می‌پندارند، بلکه اعمالشان چون زنگاری بر دل‌هایشان نشسته است‌».
[۱۲۲] ابن سعد، محمد بن سعد، طبقات الکبری، ج۷، ص۲۸۷، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة.


۶ - محل سکونت فرزندان حبیب



به‌گفته ابن‌عساکر جمعی از فرزندان حبیب ‌بن مسلمه در حَوران، از توابع دمشق، می‌زیستند.

۷ - فهرست منابع



(۱) حنظلی رازی، عبدارحمن ابن ابی‌حاتم، الجرح و التعدیل، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت.
(۲) ابن‌اثیر، علي بن أبي الكرم، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳.
(۳) ابن‌اعثم کوفی، الفتوح، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۴) ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییزالصحابة، چاپ علی‌محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۵) ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب‌التهذیب، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
(۶) ابن‌سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبرى (بیروت).
(۷) ابن‌عبدالبرّ، یوسف‌ بن‌ عبد الله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، چاپ علی‌محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۸) ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ ۲۰۰۱.
(۹) ابن‌قتیبه، محمد بن عبدالله، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
(۱۰) ابن‌کلبی، هشام بن محمد، جمهرةالنسب، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
(۱۱) ابونعیم اصفهانی، أحمد بن عبد الله، معرفةالصحابة، چاپ محمدحسن محمدحسن اسماعیل و مسعد عبدالحمید سعدنی، بیروت ۱۴۱۲/۲۰۰۲.
(۱۲) بخاری، محمدبن اسماعیل، التاریخ‌الکبیر، (بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶).
(۱۳) بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
(۱۴) بلاذری، احمدبن یحیی، فتوح‌البلدان، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
(۱۵) شیت خطاب، محمود، قادةالفتح الاسلامی فی ارمینیة، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
(۱۶) ابن خیاط، خلیفة، تاریخ خلیفة بن خیاط، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
(۱۷) ابن خیاط، خلیفة، الطبقات، روایة موسی‌بن زکریا تستری، چاپ اکرم ضیاء عمری، بغداد (۱۹۶۷).
(۱۸) دینوری، احمدبن داوود، الاخبار الطِّوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
(۱۹) طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت).
(۲۰) مسعودی، على بن الحسين، مروج (بیروت).
(۲۱) ابن مزاحم، نصر، وقعة صفّین، چاپ عبدالسلام محمدهارون، قاهره ۱۳۸۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
(۲۲) یعقوبی، احمد بن ابى يعقوب، تاریخ یعقوبی.

۸ - پانویس


 
۱. ابن عبد البر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۳۲۰، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲.    
۲. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۵۶، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷.    
۳. ابن‌عبدالبرّ، یوسف‌ بن‌ عبد الله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۳۲۰، چاپ علی‌محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.    
۴. ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییزالصحابة، ج۲، ص۲۲، چاپ علی‌محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.    
۵. ابن‌اثیر، علی بن أبی الکرم، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۴۴۸، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰۱۹۷۳.    
۶. ابن‌کلبی، هشام بن محمد، جمهرةالنسب، ج۱، ص۱۱۹ ۱۲۰، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.    
۷. ابن‌سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری (بیروت)، ج۷، ص۴۰۹.    
۸. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۶۸، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.    
۹. محمدبن اسماعیل بخاری، التاریخ‌الکبیر، ج ۲، ص۳۱۰، (بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶).    
۱۰. ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییزالصحابة، ج۲، ص۲۲، چاپ علی‌محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.    
۱۱. ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب‌التهذیب، ج۲، ص۱۹۰، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.    
۱۲. ابن خیاط، خلیفة، الطبقات، ج۱، ص۵۵۱، روایة موسی‌بن زکریا تستری، چاپ اکرم ضیاء عمری، بغداد (۱۹۶۷).    
۱۳. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۶۲، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.    
۱۴. بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۵۷، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶۲۰۰۰.    
۱۵. بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۱، ص ۵۷، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶۲۰۰۰.    
۱۶. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۶۸، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.    
۱۷. ابن‌سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۴۰۹۴۱۰(بیروت).    
۱۸. ابونعیم اصفهانی، أحمد بن عبد الله، معرفةالصحابة، ج۲، ص۱۱۳، چاپ محمدحسن محمدحسن اسماعیل و مسعد عبدالحمید سعدنی، بیروت ۱۴۱۲/۲۰۰۲.
۱۹. ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب‌التهذیب، ج۲، ص۱۹۰، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.    
۲۰. ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۴۹۹، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹.    
۲۱. ثقفی کوفی، ابراهیم بن محمد، الغارات و شرح حال اعلام آن، ص۴۱۷.    
۲۲. ابن سعد، محمد بن سعد، طبقات الکبری، ج۷، ص۲۸۷، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة.    
۲۳. ابن‌سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۴۰۹۴۱۰.(بیروت)    
۲۴. بلاذری، احمدبن یحیی انساب الاشراف، ج۱۱، ص ۵۷، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶۲۰۰۰.    
۲۵. ثقفی کوفی، ابراهیم بن محمد، الغارات و شرح حال اعلام آن، ص۴۱۷.    
۲۶. ابن‌سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری (بیروت)، ج۷، ص۴۰۹۴۱۰.    
۲۷. ابن خیاط، خلیفة، الطبقات، روایة موسی‌بن زکریا تستری، ج۱، ص۲۹۷، چاپ اکرم ضیاء عمری، بغداد (۱۹۶۷).
۲۸. ابن خیاط، خلیفة، الطبقات، روایة موسی‌بن زکریا تستری، ج۱، ص۳۰۱، چاپ اکرم ضیاء عمری، بغداد (۱۹۶۷).
۲۹. حنظلی رازی، عبد الرحمن بن أبی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۳، ص۱۰۸، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱۱۳۷۳/ ۱۹۵۲۱۹۵۳، چاپ افست بیروت.    
۳۰. ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۴۴۷، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ ق.    
۳۱. ابونعیم اصفهانی، أحمد بن عبد الله، معرفةالصحابة، ج۲، ص۸۲۵، چاپ محمدحسن محمدحسن اسماعیل و مسعد عبدالحمید سعدنی، بیروت ۱۴۱۲/۲۰۰۲.    
۳۲. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۶۵۶۶، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.    
۳۳. ابن‌اثیر، علی بن أبی الکرم، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۴۴۹، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰۱۹۷۳.    
۳۴. بلاذری، احمدبن یحیی انساب الاشراف، ج۱۱، ص۵۷، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶۲۰۰۰.    
۳۵. ابن‌عساکر،تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۶۳۶۵، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.    
۳۶. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۶۷، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.    
۳۷. ابونعیم اصفهانی، أحمد بن عبد الله، معرفةالصحابة، ج۲، ص۸۲۰، چاپ محمدحسن محمدحسن اسماعیل و مسعد عبدالحمید سعدنی، بیروت ۱۴۱۲/۲۰۰۲.    
۳۸. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۷۱، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.    
۳۹. ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییزالصحابة، ج۲، ص۲۲، چاپ علی‌محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.    
۴۰. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۲۴۸، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث.    
۴۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۳۲۹، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث.    
۴۲. بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۱، ص ۵۶، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶۲۰۰۰.    
۴۳. بلاذری، احمدبن یحیی، فتوح‌البلدان، ج۱، ص۱۲۳، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.    
۴۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۴۰۷.    
۴۵. ابن‌سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری (بیروت)، ج۴، ص۹۹.    
۴۶. طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۴۰۶.    
۴۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۵۹۹-۶۰۱.    
۴۸. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۶۹، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.    
۴۹. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۷۴، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.    
۵۰. طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۶۰۳۶۰۴.    
۵۱. ابن‌اعثم کوفی، احمد، الفتوح، ج۱، ص۲۴۵، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.    
۵۲. بلاذری، احمدبن یحیی، فتوح‌البلدان، ج۱، ص۱۳۶-۱۳۷، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.    
۵۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۳۹۴۴۱۴.    
۵۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۳۹۶.    
۵۵. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۷۱، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.    
۵۶. بلاذری، احمدبن یحیی، فتوح‌البلدان، ج۱، ص۱۶۰، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.    
۵۷. بلاذری، احمدبن یحیی، فتوح‌البلدان، ج۱، ص۱۴۹-۱۵۱، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.    
۵۸. بلاذری، احمدبن یحیی، فتوح‌البلدان، ج۱، ص۱۷۴-۱۷۶، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.    
۵۹. ابن‌اعثم کوفی، احمد، الفتوح، ج۱، ص۲۵۷ ۲۵۸، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.    
۶۰. بلاذری، احمدبن یحیی، فتوح‌البلدان، ج۱، ص۱۴۸، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.    
۶۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۵۵، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث.    
۶۲. ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۴۴۹، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ ق.    
۶۳. بلاذری، احمدبن یحیی، فتوح‌البلدان، ج۱، ص۱۸۹، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.    
۶۴. بلاذری، احمدبن یحیی، فتوح‌البلدان، ج۱، ص۱۹۱، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.    
۶۵. ابن خیاط، خلیفة، تاریخ خلیفةبن خیاط، ج۱، ص۸۹، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۶۶. ابن خیاط، خلیفة، تاریخ خلیفةبن خیاط، ج۱، ص۸۶، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۶۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۱۵۵۱۵۷.    
۶۸. بلاذری، احمدبن یحیی، فتوح‌البلدان، ج۱، ص۱۹۶-۱۹۹، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.    
۶۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۲۴۷ ۲۴۸.    
۷۰. ابن‌اعثم کوفی، احمد، الفتوح، ج۲، ص۳۴۱۳۴۳، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.    
۷۱. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۷۴۷۶، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.    
۷۲. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۵۷.    
۷۳. بلاذری، احمدبن یحیی، فتوح‌البلدان، ج۱، ص۱۹۹-۲۰۱، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.    
۷۴. ابن‌اعثم کوفی، احمد، الفتوح، ج۲، ص۳۴۵۳۴۶، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.    
۷۵. بلاذری، احمدبن یحیی، فتوح‌البلدان، ج۱، ص۱۸۳-۱۸۴، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.    
۷۶. بلاذری، احمدبن یحیی، فتوح‌البلدان، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۳، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.    
۷۷. بلاذری، احمدبن یحیی، فتوح‌البلدان، ج۱، ص۲۰۱-۲۰۲، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.    
۷۸. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۸.    
۷۹. ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییزالصحابة، ج۲، ص۲۲، چاپ علی‌محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.    
۸۰. بلاذری، احمدبن یحیی، فتوح‌البلدان، ج۱، ص۲۰۳، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.    
۸۱. ابن‌سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری (بیروت)، ج۷، ص۴۱۰.    
۸۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۳۵۱۳۵۲.    
۸۳. ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب‌التهذیب، ج۲، ص۱۹۱، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.    
۸۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۲۴۸، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث.    
۸۵. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۳۰۴، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث.    
۸۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۵، ص۵۴۳، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷.    
۸۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۴۲۱، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث.    
۸۸. ابن عبد البر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۳۲۱، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲.    
۸۹. ثقفی کوفی، ابراهیم بن محمد، الغارات و شرح حال اعلام آن، ص۴۱۴.    
۹۰. دینوری، احمد بن داود، الاخبار الطوال، ص۱۶۹، تحقیق عبد المنعم عامر، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۳.    
۹۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۸، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث.    
۹۲. نصربن مزاحم، وقعة صفّین، ج۱، ص۲۰۰، چاپ عبدالسلام محمدهارون، قاهره ۱۳۸۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴.    
۹۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۷.    
۹۴. ابن‌اعثم کوفی، احمد، الفتوح، ج۳، ص۲۲۲۳، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.    
۹۵. نصربن مزاحم، وقعة صفّین، ج۱، ص۵۰۴-۵۰۶، چاپ عبدالسلام محمدهارون، قاهره ۱۳۸۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴.    
۹۶. احمدبن داوود دینوری، الاخبار الطوال، ج۱، ص۱۹۵-۱۹۶، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.    
۹۷. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۵۴.    
۹۸. مسعودی، على بن الحسين، مروج ،ج۳، ص۱۲۴، (بیروت).
۹۹. مسعودی، على بن الحسين، مروج ،ج۳، ص۱۲۶، (بیروت).
۱۰۰. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۳۹.    
۱۰۱. ابن‌سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری (بیروت)، ج۷، ص۴۱۰.    
۱۰۲. ابونعیم اصفهانی، أحمد بن عبد الله، معرفةالصحابة، ج۲، ص۱۱۳۱۱۴، چاپ محمدحسن محمدحسن اسماعیل و مسعد عبدالحمید سعدنی، بیروت ۱۴۱۲/۲۰۰۲.    
۱۰۳. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۲، ص۲۲، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة.    
۱۰۴. بلاذری، احمدبن یحیی، فتوح‌البلدان، ج۱، ص۲۰۳، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.    
۱۰۵. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۸۰۸۱، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.    
۱۰۶. طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۲۷۴.
۱۰۷. بلاذری، احمدبن یحیی، فتوح‌البلدان، ج۱، ص۲۰۳، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.    
۱۰۸. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۶۷، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.    
۱۰۹. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۶۹۷۰، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.    
۱۱۰. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۷۹۸۰، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.    
۱۱۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۲۴۸.    
۱۱۲. ابن‌اعثم کوفی، احمد، الفتوح، ج۲، ص۳۴۲، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.    
۱۱۳. محمود شیت خطاب، قادةالفتح الاسلامی فی ارمینیة، ج۱، ص۱۹۰ـ۱۹۲، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
۱۱۴. ابن‌قتیبه، محمد بن عبدالله، المعارف، ج۱، ص۶۱۵، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.    
۱۱۵. ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییزالصحابة، ج۲، ص۲۲، چاپ علی‌محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.    
۱۱۶. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۷۳، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.    
۱۱۷. بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۵۶، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶۲۰۰۰.    
۱۱۸. ابن‌عبدالبرّ، یوسف‌ بن‌ عبد الله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج ۱، ص ۳۲۰، چاپ علی‌محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.    
۱۱۹. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۷۳۷۷، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.    
۱۲۰. توبه/سوره۹، آیه۱۰۲.    
۱۲۱. مطففین/سوره۸۳، آیه۱۴.    
۱۲۲. ابن سعد، محمد بن سعد، طبقات الکبری، ج۷، ص۲۸۷، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة.
۱۲۳. بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۲، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶۲۰۰۰.    
۱۲۴. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۷۰، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.    


۹ - منبع


سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «حبیب بن مسلمه فهری» ۹۵/۰۴/۳۱.    
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله « حبیب بن مسلمه فهری»، شماره۵۸۰۰.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.